11:17'

مالزي

تايلند

سنگاپور

سه نفر حركت

.

ايركسيون در باد

چشم چراني در اعماق ليوان ِهات چاكلت ات

هات ِهات

هي فَبيو ِلس .

كجا با اين عجله

.

با يازده قاشق و سه چنگال در يك بشقاب به تنهايي ناهار مي خوردم

آشنايي ِ ناخوانده مان و خيره شدن به پيكسلهاي سيار ي كه از همگان اتنظارش ميرود

بوي »ـإأءؤؤ.:'‹›آٍُِّْ><؛‘ة]

بوي جوليدگي ميدهد

آنگونه كه از همگان انتظارش نمي رود

No comments:

خاکسترم را به باد بسپارید

خیس و مرطوب لباس زیرم و بر زمین نیمه جان سپر فرسوده ی من خشاب اسلحه ی چوبین م حد فاصل این رفت و آمد می رفتم از راه به راه از در به در