خستم
دلم میخواد فرار کنم
.اگه باز بارون بباره .رو کویر خشک و تشنم . من بازم از تو میخونم
من میمردم اگه ...
هنوزم وقتی نگاهش میکنم برام خیلی سخته
انگار دارم سخت ترین شکنجه ای که ممکنه رو تحمل میکنم .
بازم امرووز پرسه میزدم تو دنیای چت ایمیل
یه پرسه بی حیا .خیلی بی حیا ...
کم نیست زمانی که بی ثمر تلف شده
آیینه های دل تو یکی یکی شکسته شد...
گریه نکن برای من . من هنووزم پیشتم
چیزی نبود برای گفتن از خسته گی هاش .
تو این همه اتفاقایی که دورو برش میگذره دنبال چی میگشت
تو این همه اتفاقایی که دورو برم میگذره دنبال چی میگردم .4
سال پیش همین موقع ها بوود .
میخواستم تو همه این 4 سال منم داشته باشمش.
اما هنوزم نمیتونم پیدا کنم چرا نه .!!!!!
من موافق چی بودم
اینکه ...
از 4 سال پش تا الان..
.امسال اصولا باید تمووم میشد
.اما یه سال ونیم دیگه هنووز موونده .
چی داری
؟نه هویت
نه استقلال
نه آزادی
نه لیسانس
نه خونه مجردی
نه هویت
نه سابقه کار
نه ورزش
bfنه
نه یه عالمه کتاب خوندم
نه یه عالمه مسافرت!!!!
نه هویت
باز میکنم media player...
یادمه یه آرزو بوود
همیشه موندن باهم
واسه زخم دل تنهام یادمه تو بودی مرهم
ولی اوون روزا گذشته
دیگه نیستی که بدونی
کاش میشد بهت میگفتم
من میخوام پیشم بمونی
با یه دنیا اشک وغصه
نمیخوام بی تو بمونم
توی این غروب دلگیر شعر رفتن رو بخونم
دیگه اوون روزا گذشته شاید از یاد تو رفتم .
کاشکی بودی و میدیدی من هنوز عاشقت هستم
.من صداتو نشنیدم
نم اشکاتو ندیدم
تو آشیونه قلبت من نموندم و پریدم
ولی امرووز یاد عشقت منو تنها نمیذاره
لحظه های بی تو بودن تو رو یاد من می آره
ولی اوون روزا گذشته
دیگه نیستی که بدونی
من همونم که چشاتو پر اشک و گریه کردم
حالا راه شهر عشقو من نرفته برمیگردم
برمیگردم تا همیشه قدر احساسو بدونم
شایدم همیشه باید بی تو تنها بمونم
....من صداتو
......تو این برزخ گیر افتادم
اوومدی چرا اینجا
پاشو برو سلمونی ...
منتظرته
من 4 سال عقبم
2 comments:
KhoSh OomaDi AziZam !
اين رسم زنده گي من است هميشه زود دير ميشود ... درسته فرصتهاي زيادي رو از دست داديم اما فرصتهاي بيشتري تو راست
Post a Comment