هميشه اولين بار يه ترسي هست
.
انگار جاي من ته يه گودال عميق بود
خاك سردي دورم رو گرفته بود
تلاش بيهوده من براي غرق نشدن
.
شايد بي فايده س
دست و پا زدن
.
خراش روي كمرم مي سوخت
دردش به همه جا زده
همه جا ورم كرده
دست كه مي خوره بهش
دادم ميره هوا . تو دلم فرياد ميزدم
كمك
كمك
هيچ صدايي نشنيدم
دكتر جاي زخم رو فشار ميداد كه چرك هاش بريزه بيرون
دكتر! يه چيزي بهم بزن از خواب پا نشم
نميشه شما سندرم گرفتگي عروق محبت در قسمت گردن دارين
بايد يبدار بمونين
.
.
.
پرستار!!!!! گردنش هم گچ بگيرين لطفا.
دكتر!نميشه از راديو اكتيو يه استفاده اي كرد؟دكتر !شما روان آدم هم ميشناسين؟ ميگما دكتر ! پس اين پماد پيروكسيكام
به چه درد مي خوره ؟مگه نميگن براي گرفتگي عزلات خوبه؟ دكتر ! پياده روي هم خوبه؟روند طولاني خسته شدن؟؟دكتر ...؟
.
اما تحسين فايده اي نداشت. يعني كمكي نمي كرد
يه لحظه اي كه تكرار شد
من بودم و سكوت خيابون چهاردهم وصداي موتور يخچال و صداي فنچ هاي امين كه خواب بودن
1 comment:
فقط گردنتُ گچ گرفتن؟
می تونی به فنچ ها آب و دون بدی؟
Post a Comment