بيب بيب بيب بيب

انگار همه چيز رو بالاآورده بودم
مثل موبايلم كه همه چيز رو بالاآورده بود
.
مامانم پرسيد چرا براي من كادو ولنتاين نخريدي...
من چه خيره مونده بودم به جا لباسي وقتي تو بغلش بودم ...
من چرا براي مامانم كادو ولنتاين نخريدم؟.
چه استرسي داشتم كه نكنه دي وي دي روشن نشه .
الان ديگه حتي كمرم هم نبض داشت
.انگار الان كه همه جاي دنيا داره يه همچين اتفاقي مي افته
اين منم كه موبايلم رو بالا آوردم
احداث و توسعه شبكه هاي آبرساني در سطح كشور وظيفه دولت ... بيب بيب بيب بيب

دلم خواست برم تركمنستان
.
كاشكي دنيا واسه يك شب واسه يك شب مال من بود .
اونوقت چي ؟.
امروز كه روز جهاني داستان كوتاه بود
من داستان كوتاه نخوندم ؟؟؟؟
.
دلم مي خواست ميشد باز كسي رو عاشقانه دوس مي داشتم

No comments:

خاکسترم را به باد بسپارید

خیس و مرطوب لباس زیرم و بر زمین نیمه جان سپر فرسوده ی من خشاب اسلحه ی چوبین م حد فاصل این رفت و آمد می رفتم از راه به راه از در به در