ديفن هيدرامين

يه بار ديگه هم اوومدم امروز ؟

خودم ميپرسيدم از خودم
چراغ سبز ايفون روشنه
انگار ديگه بلد نبودم
بايد استراحت كنم
استراحت مطلق
تا اطلاع ثانوي براي صرف استراحت
بيييب بييييب بييييب

1 comment:

Anonymous said...

سلام شازده کوچولو
وبلاگتو يه بار ديگه خوندم، همشو، از سر تا ته
ديدم کامنتش اينجا جا نميشه
توي وبلاگ خودم نوشتم برات
ببخش که اينجا جا نشد
شايد من خيلي پرحرفم
شايد هم تو حرفات خيلي عميقن
اونقدر عميق که آدم راجع بشون مي‌تونه کلي حرف بزنه
راستي، مرسي که آدرس وبلاگتو برام گذاشتي

خاکسترم را به باد بسپارید

خیس و مرطوب لباس زیرم و بر زمین نیمه جان سپر فرسوده ی من خشاب اسلحه ی چوبین م حد فاصل این رفت و آمد می رفتم از راه به راه از در به در